زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت عباس علیهالسلام
بیتو به خیمه رفتنِ من اولین غم است حال رقـیهام ز غـمت دومین غـم است ایـنهـا به یک کـنار، نـوامـیس، بعـد تو بیپشت و بیپـناه بمانـند، این غم است امـروز غــم زیـاد نـصـیـبـم شـده ولـی آنکه شکسته این کمرم را همین غم است اینکه پس از تو سمت حرم هجمه میبرند یک بار از یسار و سپس از یمین غم است ضربه زیاد خـوردهای و بین این همه این که شکافته سر تو تا جبین غم است زهرا که بر غم تو ز نزدیک گریه کرد از داغ تو خبر شود اُمُّ البنین غم است هـنگـام آمـدن طـرفـت دیـدنِ دو دسـت در خاک و خون کنار علم بر زمین غم است از روی نیـزه ایـنکه ببـیـنـیـم ما دو تا سیلی خورَند اهل حرم بدترین غم است توهین شمر و حرمله جای خودش ولی والله ضرب سیلیِ زجرِ لعین غم است سِنّی گذشته از من و وای از سه سالهام دندان اگر که بشکند از این سِنین غم است |